.

.

گزارشات سمی*نار !

 گ سم.ینار گوپـ ـی برگزار شد !  عالی ِ عالی

صبح کلی با خودم کلنجار رفتم که کلاسم رو برم یا نرم ؟ اگه برم وسیله دستمه بعد تو سمینار .. اگه نرم از کلاس عقب...

خلاصه آخرش نرفتم .

ساعت یازده و نیم رفتم خونه دوستم ( رز ) کلی با هم حرف زدیم و بعد هم ناهار خوردیم تا دختر عمش اومد . آماده شدن که بریم پیش به سوی سمی.نار ِگوپی.

حدودا دو و ده دقیقه بود که رسیدیم اول دیدیم ای بابا اینجا که کسی نیست ؟

پس مردم کوشن ؟ رفتیم تو  دیدیم ای داد ِبی داد جا نیست ! مگه ساعت ِدو شروع نمیشد؟هنوز دو و ده دقیقه ست! 

دیگه اینکه هی دل من تالاپ تولوپ میکرد که گوپـ ـی کوش چرا نمیاد ... 

گوپی اومد و همه ذوقیدن کلی حرف زد و شروع کرد به تدریس و من هم هی یادداشت برداشتم و با دوستام هی شیطونی کردیم و هی حرف زدیم .

بعد از پذیرایی یهویی دیدم به به ! خواهر خانم ِ گوپـ ـی ردیف آخره .ما هم رفتیم ردیف آخر اما چند تایی بینمون فاصله بود .خلاصه از اون فاصله کلی خواهر گوپی رو دید زدم ( غافل از اینکه اونم منو میشناخته ! ) 

چند باری گوپـ ـی اومد حرف زد و بینشم پذیرایی و مسابقه برگزار شد .موقع مسابقه ما که از قبل جواب سوال رو میدونستیم (گوپی گفته بود ) کلی ذوقیده بودیم که الان برنده میشیم و دعوامون بود که کدوممون بره جایزه رو بگیره ... اما خوب قرعه کشی کردن و ما هم  برنده نشدیم  

 

سمین.ار گوپـ ـی ۲ شروع شد و ۷:۳۰ تموم شد . از اول تا آخر سمین.ار که هیچ موقعیتی پیش نیومد من و گوپی بتونیم همدیگه رو ببینیم .اما آخر سمینار که گوپی اومد طرف در ِ خروجی یه جورایی دورادور همدیگه رو دیدیم و کلی ذوقیدیم .   

کنار در ِ ورودی یه طومار ِبزرگ گذاشته بودن که مردم امضا کنن و نظراتشون رو توش بنویسن . منم وقتی رفتم امضا کنم یهویی دیدم گوپـ ـی داره میاد خودکارم رو دادمش و گفتم آقای... شما امضا نمیکنید ؟ اونم گرفت و یه امضای گنده کرد . منم زیر ِامضاش یه امضای گنده تر از گوپی خان کردم !   ما هم بلدیم ! 

وقت خروج از سینما بوی بارون همه جا رو پر کرده بود ٬ کلی فضا رمانتیک بود و مناسب برای یه پیاده روی ِ دو نفره ٬ اما نمیشد     

کنار پله ها  گوپی داشت با بقیه خداحافظی میکرد٬ وقتی میخواستم از پله ها برم پایین باید از پشت سر گوپـ ـی رد میشدم آرنجمو محکم زدم پشتش ! و فرار ...   

 سمینارت عالی ِ عالی بود. خسته نباشی گوپـ ـی خوردنیم . نمیدونی چقدر میخواستم از اون پایین بیام  بالا و بچلونمت !   بوچ بوچ