.

.

یل*دا !

از یلدای پارسال تا یلدای امسال چقد تفاوتشه ؟ 

۱ مین برم تو تقویمم ببینم و بیام... ای بابا چیزی ننوشته بودم . اما دیدم که ۲۸ آذر واسه گوپـ ـی جولو جولو تولد گرفته بودم ٬ نوشتم کیک + لباس/ عروسک + لباس ـــــــ تولد ! وای چه زجری کشیدم واسه گرفت ِ اون کیکِ تود ٬ هزار جا رفتم گفتن درست نمی کنیم ٬ یکی گفت ما همیشه آماده داریم بیاین بگیرین اما ریسک ِ نداشتنش خیلی بالا بود... تا دیگه توی آخرین و واپسین نا امیدی هام تلفنی تونستم یک رو  سفارش بدم . چشمای گوپی وقتی کیک رو دید دیدنی بود ٬ باورش نمی شد.

از یلدای امسال تا یلدای سال ِ دیگه چی ؟ یعنی چی میشه ! کی می دونه ... 

یه سیب تا بخواد از اون پایین مایینا بیوفته روی زمین ٬تو هوا هزار تا قِل میخوره ... 

گوپی بهم اس مس داده : 

یلدا یعنی یادمون باشه که زندگی اونقدر کوتاهه که یک دقیقه بیشتر با هم بودن 

رو باید جشن گرفت ... یلدات مبارک ٬ امشب کجا بریم ؟  

 

 منم نوشتم شام خونه ماییم ٬ نُه و نیم به بعد میریم خونه شما هندونه آجیل میخوریم ... 

کاش میشد. طبق اون برنامه ریزی هایی که با هم کرده بودیم٬ یلدای سال ِ دیگه هم پیش ِ همدیگه نیستیم... 

از بیکاری تلفن رو برداشتم هر جا زنگ زدم هیشکی نبود ٬ به جاش با مامان ِ دوستم حرف زدم ٬ میگه عروس نشیااااااا .  

یلداتون مبارک ٬ قدر ِ لحظه لحظه های زندگیتونو بدونید و از کنار هم بودن و با هم بودن هاتون نهایت ِ استفاده رو ببرید .