.

.

حلالیت !

گ امروز (رز) گفت زنگ زده به اون پسره (م) بعد از یک سال با هم حرف زدن ... چه معنی داره این زنگ زدن ها اگه رابطه یک ساله قطع شده و دیگه نمیخوایش؟ 

میگفت یارو پشت تلفن برام زار زده / گریه کرده که من تو این مدت خیلی سختی کشیدم ...  

رز میگفت احساس میکردم این چهار پنج ماهه همه ی مشکلاتی که برام پیش میاد به خاطر شکستن ِ دل ِ اونه . میگفت احساس میکردم نفرینش پشت ِ سرمه ... زنگ زدم بگم اگه از دستم ناراحته حلالم کنه ٬ بهش بگم من دارم ازدواج میکنم که برم سر ِ خونه زندگیم ٬ تو دیگه به فکر من نباش ... اما .... 

گفت وقتی حرفای اون پسره رو برای (ا) تعریف کرده  اونم کلی ناراحت شده... گفته من حاضرم حتی اگه فک میکنی نیم درصد هم دوسش داری پای خودم رو بکشم کنار . اما رز گفته من اگه همه ی عالم و آدم هم بخوان مجبورم کنن با (م) ازدواج کنم نمیکنم ٬ حاضر نیستم پنج دقیقه بشینم کنارش ! 

دلم  کلی گرفت ...

*  (ها ) شنبه دوست پسرش اینا رفتن خاستگاریش ! اول از تعریف هایی که مادر داماد کردن کلی مامانش راضی شده . قرار بود بعد از محرم داماد هم با باباش بره و قضیه تموم بشه و بعد از دو سال و نیم به هم دیگه برسن . 

امروز مامان ِ (ها) رفته مغازه ی پسره اونو دیده ... بعد هم سریع اومده (ها) و باباش رو با خودش برده که ببیننش ! گفته خاک بر سرت ! تو دو ساله پای این نشستی و همه ی خاستگار هاتو رد کردی به خاطر این ! آخه این آدمه ... 

باباش گفته اگه دخترم کور و کچل و بیوه هم بشه من به این آدم دختر نمیدم ... آخه پسره خیلی چاقه ... فراتر از تصور ... 

دلم کلی گرفت ... 

*  بعضی وقت ها آدم یه رفتار هایی از اطرافیانش میبینه که شاخ در میاره .. دختره با یکی دوسته و روزی حد اقل چهار پنج ساعت تو دانشگاه گوشیش دم دهنشه داره باهاش حرف میزنه ٬ از اون طرف نشسته کنار ِ یه پسر ِ دیگه دارن دل میدن و ناز و عشوه تحویل میگیرن٬ پسره حواسش پرته نگاش یه طرف ِ دیگست ٬ دختره دستشو میزاره زیر چونه پسره با ادا .../ اه ٬ چندشه ه ه ه ه  

دلم کلی گرفت ... 

*  چند وقته با خودم عهد کردم از این به بعد اگه دوستام ازم خواستن یه کاری براشون انجام بدم ٬ نه نگم . یه مدت این کارو کردم ٬ اما جز ضربه چیزی عایدم؟ نشد ٬  گاهی وقتا بعضیا دیگه حرس ِ آدمو در میارن ٬ بیش از حد پرو تشریف دارن ! یه چیزی و ازت میگیرن اما بعد که تو دانشگاه میبیننت انگار نه انگار که تورو میشناسن ٬ همچون خودشونو میزنن به کوچه ی علی چپ که آدم میخواد با کفش بره تو حلقشون ! 

بعضی وقتا هم از کیسه ی خلیفه میبخشن ! کار ِ تو رو میگیرن میبرن میدن به یکی دیگه ... 

دهکی ! مگه من .خله ! از امروز جواب ِ تلفن و اس مس ِ اونایی که میدونم تا یه کاری باهام ندارن زنگ نمیزنن رو نمیدم ... آخه مشخصه ٬ بعضی ها سالی دو با با آدم کار دارن ٬ اون دو بار هم مطمئنا کارشون یه جایی گیره ...